گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ
گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ

یادان شب

 دکترباستانی پاریزی

توسط مرحوم بنان در یادبود مرحوم صبا خوانده شده‌است. این غرل به این شرح است:

یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می ریخت

بر سر ما ز در و بام و هوا گل میریخت

سر به دامان منت بود وز شاخ بادام

بر رخ چون گلت آرام صبا گل میریخت

خاطرت هست آن شب همه شب تا دم صبح

گل جدا، شاخه جدا، باد جدا گل می ریخت

نسترن خم شده، لعل لب تو نوازش می‌داد

خضر گویی به لب آب بقا گل می ریخت

زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من

می زدم دست بدان زلف دو تا گل می ریخت

تو فرو دوخته دیده به مه و باد صبا

چون عروس چمنت بر سر و پا گل می ریخت

گیتی آن شب اگر از شادی ما شاد نبود

راستی تا سحر از شاخه چرا گل می ریخت؟

شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بود

که به پای تو ومن از همه جا گل می ریخت

 

محمدابراهیم باستانی پاریزی
Bastani parizi01.jpg
تولد۳ دی، ۱۳۰۴.
پاریز، استان کرمان.
زمینه فعالیتنویسنده، تاریخ‌دان.
ملیتایرانی
والدینحاج آخوند پاریزی


 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

نظرات 3 + ارسال نظر
درویش یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ

سلام
آخرین قسمت پایان نامه یک دانشجوومعرفی روستایش

بنده نژادم آدم یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ب.ظ

باباماخدائیش بخواهیدبااینگونه اشعارومردم سرکارنداریم برای مایک چیزی بنویس که درک کنیم

گروگی سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ب.ظ

جناب دکترباستانی پاریزی کاتب وحی پیغمبردزدان ونبی السارکین ازمفاخرایرن زمین وشریک ما درکویرات ایران است
وازنظرفرهنگی نیزمشترک هستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد