گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ
گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ

راه خانه کجاست

 

خانه یی متروکه  

 خداوندایاری ده دوباره ره خونه رابیابم  

 

http://www.lovely0smile.com/Msg-7528.html

صور: بدون تعلیق ج4 

پندعبیدزاکانی

سلطان محمود،پیری ضعیف را دید که پشتواره خار میکشد
بر او رحمش آمد گفت:
ای پیر دو سه دینار زر میخواهی یا درازگوشی یا دو سه گوسفند یا باغی که به تو دهم،تا از این زحمت خلاصی یابی
پیر گفت:زر بده تا در میان بندم و بر درازگوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو در باقی عمر آنجا بیاسایم
سلطان را خوش آمد و فرمود چنان کردند .

  

 

آداب غسل کردنابو منصور سجستانی فقیه را پرسیدند که چون در صحرایی بر سرچشمه رسیم و خواهیم که غسلی برآوریم ، روی به کدام سمت کنیم ؟
گفت : به سمت جامه های خود تا دزد نبرد!

ستاره شناسبه فقیری گفتند :
" ستاره شناسی می دانی ؟
آیا ستاره ها را می شناسی ؟ "
گفت : " آیا کسی هست که چوب های
سقف خانه ی خود را نشناسد.؟! "

انتخاب
جنگی سخت میان دو لشکر در گرفته بود.
یکی از سپاهیان لشکری که درر حال شکست بود ، رو به فرار نهاد.
گفتند : " کجا می گریزی ، نامرد. "
گفت : " اگر بگویند فلانی از میدان جنگ گریخت لعنت الله ، مرا خوشتر
از آن است که بگویند فلانی کشته شد رحمت الله."

نماز
عربى نماز خود را بسیار طول داد،
مردم او را مدح و تعریف کردند،
وقتى از نماز خود فارغ شد گفت : روزه هم هستم

وزیر داناشخصی نزد معتصم آمد و دعوی پیامبر کرد ، معتصم پرسید:چه معجزه ای داری ؟
جواب داد : مرده زنده کنم !
گفت : اگر از تو این معجزه ظاهر شود به تو بگروم . پس بدنبال درخواست مدعی ، دستور داد شمشیر بسیار تیزش را آورند و بدست مدعی دهند .
گفت : ای خلیفه ! در حضور تو گردن وزیر تو را بزنم و فی الحال زنده گردانم .
خلیفه گفت : نیکو باشد، سپس رو به وزیر خود کرد و گفت : چه می گویی ؟
پاسخ گفت : ای خلیفه تن به کشتن در دادن کاری دشوار است ، من از او هیچ معجزه ای نمی طلبم ، تو خود گواه باش که من به او ایمان آورده ام .
معتصم بخندید و او را خلعت داد و مدعی را به دارالشفاء فرستاد!