امسال منتظربودم بهارنیامد
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
وان چنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی؟
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
زمزمه ای در بهار
دو شاخه نرگست ای یار دلبند چه خوش عطری درین ایوان پرکند اگر صد گونه غم داری چو نرگس به روی زندگی لبخند لبخند گل نارنج و تنگ آب و ماهی صفای آسمان صبحگاهی بیا تا عیدی از حافظ بگیریم که از او می ستانی هر چه می خواهی سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی بهارت خوش که فکر دیگرانی سری از بوی گلها مست داری کتاب و ساغری در دست داری دلی را هم اگر خشنود کردی به گیتی هرچه شادی هست داری چمن دلکش زمین خرم هوا تر نشستن پای گندم زار خوشتر امید تازه را دریاب و دریاب غم دیرینه را بگذار و بگذر
فریدون مشیری |
|
سلام
شمابایدحوشهال باشیدکه مزدبدتری نگرفتید
مثل اینکه داستان سلطان محمود وفردوسی درقرن اتم برای شما تکرار شده است
ماقصدداشتیم شمارامشت مال حسابی بدهیم
الحمدالله کاری که دشمن میخواست بکند شایددوست کرد
البته نه برای همه کارات همین کاراخریت بدترین جرمت بود
سلام
سال نو مبارک.
سیزده خوبی داشته باشی.
ای ول و خسته نباشید به شما که وب به این خوبی و به روز و با سلیقه طراحی نمودی ::.. به امید دیدن امکانات بیشتر و جالبتر ... در سال 88 ( همینطور هست و خواهد بود )
موفق باشی
از میناب هستم خوشحال میشم یه سر به من بزنی و یه نظر کوچولو فراموش نکنی
http://www.tiamsystem.blogfa.com تیام سیستم میناب
سلام ویژه خدمت شما عزیز
ما در خدمت هستیم . خوشحال شدم
به امید دیدار
http://www.tiamsystem.blogfa.com تیام سیستم میناب