گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ
گروگ ازنگاه دوربین

گروگ ازنگاه دوربین

فتوو بلاک شهربندری گروگ

تسلیت خدمت خانواده اخلاقی

  

 

   

 

  

 

  

 

  

عکسی ازسی سال پیش اول انقلاب ازشهیدمرحوم موسی اخلاقی پدر مرحوم لشکری اخلاقی پسری که درعکس همراه مرحوم است رشیداخلاقی میباشد

       بسم الله الرحمن الرحیم 

 

باکمال تاسف درگذشت جوان ناکام خانواده اخلاقی 

  

مرحوم لشکری موسی اخلاقی را خدمت خانواده   

بزرگ اخلاقی وایل بزرگ طاهرزائی تسلیت عرض   

میکنم همان گونه که برادران عزیز کم وبیش اطلاع   

دارند شب گذشته درکنار ساحل گروگ متر ایشان  

 

بایک وانت برخورد میکند که متاسفانه درجامنجر به  

 فوت مرحوم میشود جوان ناکام خانواده اخلاقی   

شبها درجلسه سخن رانی که بین جوانان درگروگ  

 

برگذار میشد شرکت کرده بوده انددرتشیع پیکر جوان 

 

 ناکام تمام ایل طاهرزائی وبستگان ازشهرستان  

 

 سیریک وگروگ شرکت کرده بودند ایشان نیز درکنار  

 

مرحوم پدر بزرگوار شان به خاک سپرده شدند 

 

 ازدست دادن همچنین جوانی ان هم ناکام مصیبتی  

 

بس بزرگ است درپایان بازهم این مصیبت وارده  

 

 راخدمت خانواده وبستگان ودوستان واشنایان  

 

دربیابان وامارات متحده تسلیت میگویم (وبلاک گروگ  

 

دریک نگاه }خودرا درغم خانواده محترم ایشان وبازماندگان شریک میداند 

 

    إنا لله وإنا إلیه راجعون

 

 http://beyaban.blogfa.com/

 

خدمت برادرعزیزسعیدخیرمقدم انشالله مانیز ازاطلاعات ایشان استفاده ببریم 

 

تولدوبلاک ایشان رابه خودش وجامعه بلوچ تبریک میگوئیم 

 

 

 

 http://taherzai.blogfa.com/ 

 

تولدوبلاک طاهرزائی را خدمت ایشان تبریک گفته وبرای این بزرگوارآرزوی سلامت وموفقیت دارم 

 

عندلیب آشفته ترمیخواند این افسانه را

دست نوشتهای یک دوست درتاریخ بیابان


بانام خدا وسلام

 

گذری کوتاه به تاریخچه ایل بزرگ طاهرزئی(گرگیج) و مردان نامی آن

تاریخ بلوچستان در گذر زمان فراز و نشیبهای زیادی به خود دیده است و بلوچستان مردان نامی زیادی را در دامن باک خود برورش داده و مردمان بلوچستان در طول تاریخ زندگی قبایلی داشته اند و همکنون هم تنها قومی که بیشتر از همه ای اقلیتهای قومی بافت قبایلی و سنتی خود را همچنان حفظ کرده است قوم خوش نام بلوچ می باشد.
مردمان بلوچستان از قبایل متعددی تشکیل شده اند که اگر بخواهیم در باره تمام این قبایل توضیح دهیم باید روزها و ماها نوشت ولی هدف ما معرفی و شناخت قبیله بزرگ گرگیج که یکی از قبایل معروف و بزرگ بلوچستان میباشد که از کراچی و دالبندین کوئته با کستان گرفته و نیمروز در افغانستان و زاهدان تا میناب در ایران گسترده است که این قوم در بیابان خودمان به طاهرزائی بیشتر شناخته می شود و اینکه چرا اسم این قبیله از گرگیج به طاهرزئی در بیابان تغیر یافت خود حکایتی دیگر است که مختصرٍآ خدمت عزیزان گرامی عرض می نمایم.
قبیله گرگیج در قسمتهای شرق بلوچستان زندگی می کردند و مردان این قبیله به مردانگی و میارجلی وظلم ستیزی زبان زد خاض وعام بودند حتما قصه های دودا حسن نوت و بالانچ حسن نوت را شنیده و میدانید که در اینجا نمی خواهم وارد آن قصه ها بشوم. ولی لازم ذکر است که طاهرزئی ها فرزندان بکر حسن نوت نوتبنده میباشند. و مردان شجاع قبیله گرگیج به علت جنگ و مخالفت با ظلم از مناطق شرق به طرف غرب وجنوب غرب بلوچستان مهاجرات می کنند و گروهی به بیر وکهیر در چابهار البته در غرب چابهار سکنا میگزینن بعداز چند سال سکونت به دلایل مشابه به طرف گابریگ جاسک (شرق جاسک) می ایند و در گابریگ می مانند و بعداز سالها یکی از فرزندان انها به اسم طاهر محمد که بزرگ طائفه بود همراه برادرانش میرو محمد و اسمائیل محمد و تاجدین محمد و چندین نفر از نزدیکانش به طرف بیابان می ایند که مقصدشان شیراز ملاقات با بادشاه وقت ایران (کریم خان زند)که در ان زمان بایتخت بادشاهان زندیه شیراز بوده است و وقتی که به کوهستک میرسند تصمیم می گیرند چند روزی در انجا استراحت کنند و بعد به راه خود ادامه بدهند که بر حسب اتفاق همان چند روزی که در کوهستک بوده اند اتفاقی سرنوشت ساز رخ می دهد یکی از عوامل ماندگار شدن طاهر محمد جد طاهر زئیها در بیابان می شود.
حادثه از این قرار بود وقتی طاهر محمد و همراهانش در کوهستک بوداند و میخواستند بعداز رفع خستگی راه به طرف شیراز حرکت کنند در همین هنگام حکام رودبار(منداتیها) به مناطق اطراف کوهستک شبیخون می زنند وتمام اموال و ناموس مردم منطقه را به یغما می برند و در صبح همان روز وقتی که طاهر محمد و همراهانش می بینند که مردم گروه گروه به کلات ملا حیدر(جد مرحوم حاجی عیسی ترکمانی) که در ان وقت سر برست کوهستک بود بناه می برند.
ووقتی که طاهر محمد از جریان غارت اموال و ناموس مردم با خبر می شود به خاطر غیرت و مردانگی و ناموس برستی که در ان زمان بیشتر مردان بلوچ داشتند رفتن به شیراز را بعداز سرکوب غارت گران به تاخیر می اندازد و قاصدی بیش ملا حیدر روانه می کند و می گوید که چند نفر از افراد محلی که راه را بلد باشند به همراه انان بفرستد چون انها راه هارا بلد نبودند و اشنایی با منطقه نداشتند و چنین شد که  طاهر محمد و سه برادرش ودیگر همراهانش غارت گران را تعقیب کرده اند که انان را در اطراف کوه های لبنی بیدا میکنند و جنگ سختی بین غارت گران و طاهر در می گیرد که در این جنگ بیروزی و نثرت از ان طاهر محمد می شود. و تمام اموال و ناموس مردم منطقه از دست غارت گران می گیرند وانان را به سزای کارشان می رسانند و تعدادی را از انان  اسیر می کند بیروز مندانه به کوهستک بر می گردد مردم منطقه و ملا حیدر وقتی مردانگی و غیرت وشجاعت طاهر محمد و همراهانش را می بینند به او بیشنهاد ماندن در بیابان را می دهند و بعداز این جریان طاهر محمد و همراهانش به شیراز عظیمت می کنند وبا کریم خان زند بادشاه وقت ایران ملاقات می نمایند و بادشاه زندیه حاکمیت منطقه وسیعی را که از بیابان گرفته تا گهره و حاجی اباد و جزیره قشم که طاهر محمد سربرستی جزیزه قشم را به برادرش تاجدین محمد می سبارد (که هم اکنون هم فرزندان ایشان در قشم و بندر عباس می باشند) و از این تاریخ به بعد طاهر محمد در بیابان ماندگار می شود  واز ان به بعد فرزندانش را به اسم قبیله طاهرزئی که بر گرفته از نام این بزرگ مرد می باشد می شناسند...... ادامه دارد

نوشته یک دوست عزیز ازقوم طاهرزائی که به نوشته خودشان ادامه دارد